در حیرت

۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

امتناع مساله اجتماعی در ایران

چهارشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۰، ۰۹:۳۵ ق.ظ
یک دیدگاه جامعه شناسی می گوید که وقتی در یک جامعه مساله ای بعنوان "مساله اجتماعی" شناخته می شود که چهار ویژگی داشته باشد.  اول: مشکل ساز باشد دوم: ذهن بسیاری را بخود جلب کرده باشد سوم: قابل حل دانسته شود چهارم: عزمی برای حل آن وجود داشته باشد. مثلا: اول: همیشه نا امنی کما بیش بوده اما با توجه به شرایط امروز و جوامع امروزی مشکل ساز شناخته می شود. دوم: نا امنی در جامعه ما توجه عده زیادی را بخود جلب کرده است. در صورتی که عده کمی ناامنی را برای جامعه امروزی مشکل می دانستند، نا امنی بعنوان مساله اجتماعی شناخته نمی شد. سوم: برخلاف جوامع قدیم که همه چیز را حمل بر قضا و قدر می کردند، بشر امروز مشکلی را غیر قابل حل نمی داند. چهارم: اما مساله مهم این است که در صورتی نا امنی مساله اجتماعی شناخته می شود که عزمی در جامعه برای حل آن وجود داشته باشد. حال اینکه اصولا در جامعه ما ندرتا عزمی برای حرکت اجتماعی شکل می گیرد.  در جامعه امروز ایران کمتر پیش می آید که با تعریف بالا مساله اجتماعی داشته باشیم. مخصوصا که اگر پدیده ای سه ویژگی اول را داشته باشد، قطعا ویژگی چهارم را ندارد. یعنی جایی در میان مردم این جامعه خنثی، عزمی برای حل مشکلات بوجود نمی آید. یک نکته مهم دیگر در مورد مسائل اجتماعی این است که معمولا مساله اجتماعی در ذهن متفکرین تولید می شود و به اقشار پایین تر تسری پیدا می کند. علاوه بر اینکه نخبگان متاثر از تبلیغات رقبا اعتبار کمی میان مردم دارند و نمی توانند فکرهای تولیدی را تسری بخشند. همان تاثیر گذاری کمی که دارند در اثر اختلافات بین خودشان بی اثر می شود. پی نوشت: برگرفته از مقاله ای از سعید معید فر
  • حیران

ربنا...

جمعه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۰، ۰۶:۲۱ ب.ظ
دو سالی است که رسانه ملی برای دوری مردم شریف از فتنه، ربنای استاد شجریان را  کنار گذاشته است. لابد از سِحری در صدای استاد هست می ترسد  که  مبادا جوانان را اغفال کند!  اینان اما نمی دانند که در این زمانه دیگر انحصار از میان برخاسته است. هر کس می تواند به هر چه می خواهد دسترسی داشته باشد و نمی توان صدایی مخملی و دعایی زیبا را به آسانی از یادها برد! دانلود ربنای استاد شجریان درباره دعای ربنای استاد: استاد در این قطعه ، 4 دعا که با ربنا شروع می شود را می خوانند و این 4 قطعه از  سوره مختلف ( آل عمران - مومنون - کهف و بقره ) انتخاب شده اند و جز در مورد ربنای اول در سه مورد دیگر همه آیه قرائت نمی شود بلکه از سر کلمه "‌ربنا " خوانده می شود . ربنای اولسوره آل عمران از سوره های مدنی - آیه شماره 8متن عربی :ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب .ترجه فارسی :بارالها ، دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی ، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشنده بی عوض و منت .ربنای دومسوره مومنون از سوره های مکی - آیه شماره 109متن عربی :انه کان فریق من عبادی یقولون ربنا ءامنا فاغفرلنا وارحمنا و انت خیر الرحمین .ترجمه فارسی :زیرا شمایید که چون طایفه ای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض می کردند بارالها ما به تو ایمان آوردیم ، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی .ربنای سومسوره کهف از سوره های مکی - آیه شماره 10متن عربی :اذ اول الفتیه ال الکهف فقالوا ربنا ءاتنا من لدنک رحمه و هیی لنا من امرنا رشدا.ترجمه فارسی :آنگاه‌ که آن جوانان کهف ( از بیم دشمن ) در غار کوه پنهان شدند از درگاه خدا مسئلت کردند بارالها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیله رشد و هدایتی کامل مهیا ساز .ربنای چهارمسوره بقره از سوره های مدنی - آیه 250متن عربی :و لما برزوا لجالوت و جنوده قالو ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکفرین .ترجمه فارسی :چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما . مطالب مرتبط: شجریان: هرگز به خودم اجازه ندادم که «ربنا» را از مردم بگیرم! ربنای یک نوجوان جایگزین ربنای شجریان!
  • حیران

کوه ترجمان زندگی است!؟

شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ
گاهی وقتی با کوله ای بر دوش و خسته به شهر باز میگردم نگاه مردمی را میبینم که خستگی و رنج بالا رفتن و پایین آمدن از کوه را بیهوده می دانند و کوهنوردی را حماقت می خوانند. برای من اما با همه سختی، کوه جایی است برای آموختن.  اینکه تو با هر قدم چند سانتی متری بالاتر بروی و آخرش ارتفاعت با دیگران بشود صدها متر یعنی فقط یک راه برای رشد هست: پیوسته در تلاش بودن و در پی هدفی کوشیدن. هر چند این تلاش آمیخته با سختی و رنج باشد! در کوهنوردی اگر بخواهی قله ای مرتفع را فتح کنی باید گروهی صعود کنی. یعنی در کارهای بزرگ باید جمع باشی و نه تک و تنها. و به محض جمع بودن دیگر نمی توان به ساز خود بود و باید برای منافعی، خوشایندها و خواسته های خود را محدود کرد. درست به مانند زندگی اجتماعی انسان که ناگزیر از یک نیروی قهریه است و از جایی به بعد فرد و خواسته هایش مستقل از مصالح جمع نیست. در کوه بارها در برابر این مسئله اخلاقی قرار میگیری که خود را ترجیح دهی یا به خاطر دیگران فداکاری کنی. گاهی جرعه ای آب یا لباس گرمی که از آن توست می تواند برای دوست یا همنوردت به همان اندازه یا بیشتر مورد نیاز باشد. و آن وقت است که باید یا سختی را به جان بخری و به ایثار خود دلخوش کنی یا عذاب وجدان بگیری که نکند فلانی در عذاب بیشتری باشد! اصلا یک شعار قدیمی هست که می گوید روحیه هر کس را در سختی بشناس. در شرایط عادی همه همان طورند که می خواهند. اتوکشیده و مودب. اما پای مشکلات که برسد همه همانند که هستند. آدم ها در کوه خود واقعی شان می شوند. بی هیچ نقابی! می گویند کوه ترجمان زندگی است. در کوه زندگی از جنسی است که اکنون بسیاری از ما با تکنولوژی زدگی و شهری شدن فراموشش کرده ایم. زندگی سرشار از طبیعت. طبیعتی که قرن ها مادر ما بود و  حتی اکنون هم می توانیم در آغوشش آرامش را دریابیم. پس می خوام بگویم کوه خود زندگی است و نه فقط ترجمه ای از آن!
  • حیران