در حیرت

کوه ترجمان زندگی است!؟

شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۰، ۰۲:۱۴ ب.ظ
گاهی وقتی با کوله ای بر دوش و خسته به شهر باز میگردم نگاه مردمی را میبینم که خستگی و رنج بالا رفتن و پایین آمدن از کوه را بیهوده می دانند و کوهنوردی را حماقت می خوانند. برای من اما با همه سختی، کوه جایی است برای آموختن.  اینکه تو با هر قدم چند سانتی متری بالاتر بروی و آخرش ارتفاعت با دیگران بشود صدها متر یعنی فقط یک راه برای رشد هست: پیوسته در تلاش بودن و در پی هدفی کوشیدن. هر چند این تلاش آمیخته با سختی و رنج باشد! در کوهنوردی اگر بخواهی قله ای مرتفع را فتح کنی باید گروهی صعود کنی. یعنی در کارهای بزرگ باید جمع باشی و نه تک و تنها. و به محض جمع بودن دیگر نمی توان به ساز خود بود و باید برای منافعی، خوشایندها و خواسته های خود را محدود کرد. درست به مانند زندگی اجتماعی انسان که ناگزیر از یک نیروی قهریه است و از جایی به بعد فرد و خواسته هایش مستقل از مصالح جمع نیست. در کوه بارها در برابر این مسئله اخلاقی قرار میگیری که خود را ترجیح دهی یا به خاطر دیگران فداکاری کنی. گاهی جرعه ای آب یا لباس گرمی که از آن توست می تواند برای دوست یا همنوردت به همان اندازه یا بیشتر مورد نیاز باشد. و آن وقت است که باید یا سختی را به جان بخری و به ایثار خود دلخوش کنی یا عذاب وجدان بگیری که نکند فلانی در عذاب بیشتری باشد! اصلا یک شعار قدیمی هست که می گوید روحیه هر کس را در سختی بشناس. در شرایط عادی همه همان طورند که می خواهند. اتوکشیده و مودب. اما پای مشکلات که برسد همه همانند که هستند. آدم ها در کوه خود واقعی شان می شوند. بی هیچ نقابی! می گویند کوه ترجمان زندگی است. در کوه زندگی از جنسی است که اکنون بسیاری از ما با تکنولوژی زدگی و شهری شدن فراموشش کرده ایم. زندگی سرشار از طبیعت. طبیعتی که قرن ها مادر ما بود و  حتی اکنون هم می توانیم در آغوشش آرامش را دریابیم. پس می خوام بگویم کوه خود زندگی است و نه فقط ترجمه ای از آن!
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی