در حیرت

شادی ها و غم های دسته جمعی

يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۲، ۰۷:۵۶ ق.ظ
شادی و اندوه هر دو، دو وجه اساسی در زندگی انسان است. هر فرد همانطور که گاهی تحت تنش‌های تحمل ناپذیری قرار می‌گیرد و نیاز به ابراز اندوه و غم برای کاهش آمال خود و دستیابی به آرامش دارد، نیازمند اوقاتی است که خوش باشد و با بی خیالی و بدون دغدغه قهقهه زند و هلهله کند.اگر در جامعه ایرانی شادی و غم را در دو کفه ترازو قرار دهیم، به نظر می‌رسد طرفی که غم و سوگواری قرار گرفته سنگین‌تر باشد. این را می‌شود از تعدد مراسم عزاداری و برپایی مجالس سوگواری در طول سال نسبت به جشن‌ها و شادی‌های همگانی دریافت. به همین نسبت در جامعه ایرانی هنجارهای پذیرفته شده و مقبولی برای سوگواری حاکم است و بر خلاف آن،  وقتی فرصتی برای شاد بودن مردم فراهم می‌شود در نظر مردمانی دیگر هنجار شکنی رخ می‌دهد و ارزش‌هایی نادیده گرفته می‌شود.  سوال این است که چرا جامعه‌ی ایرانی به اینجا رسیده است و از نوعی فقدان توازن در شادی‌ها و غم‌های دسته جمعی رنج می‌برد؟ شرایط کلان حاکم بر جامعه‌ی ایرانی شرایط گذار است. به این معنی که جامعه با سرعت در حال تغییر از ارزش‌ها و هنجارهای سنتی به شرایط نوین است. در این بین زیرساخت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همه دگرگون می‌شوند و جامعه فرصتی برای پذیرش ارزش‌های جدید و خلق هنجارهای نو در جهت دستیابی به آن‌ها ندارد. شادی‌های دسته جمعی هم از این قاعده مستثنی نیست. اکنون از بسیاری از جشن‌های ملی و سنتی ما ایرانیان جز نامی و تاریخی در تقویم‌ها چیزی به جای نمانده است. چهارشنبه سوری، جشن‌‌ نوروز با غزل خوانی‌هاو مراسم همگانی آن و جشن تیرگان نمونه‌هایی از این گونه سنت‌ها بوده‌اند. جامعه‌ی ما اکنون در حال تلاش برای ابداع و پذیرش هنجارها و ارزش‌های جدیدی در شادی‌های خود است. فرآیندی که زمان می‌بردو پس از سعی و خطا و با بهره‌گیری از فرصت‌ها و بهانه‌های اندک در حال تکوین است. در این میان اما، مراسم سوگواری دسته جمعی ایرانیان وضع بهتری دارد. این طور مراسم با دین ایرانیان گره خورده و به واسطه حضور گروه مرجعی مثل روحانیان از ثبات بیشتری برخوردار بوده است. طلاب و روحانیان در ایران همواره مروج و حافظ سنت‌های سوگواریِ مثل دهه محرم بوده‌اند. جامعه هم رای و نظر آنان را پذیرفته است. به این ترتیب این گونه مراسم با هنجارهای پایداری، که مورد پذیرش و اقبال همگانی هستند، برگزار می‌شوند.به نظر می‌رسد هنوز تا زمانی که جشن‌هایی برگزار شود که همه با هم در آن شرکت کنند، فاصله داریم. جامعه به تدریج در تلاش برای خلق فرصت‌ها و روش‌های جدید برای رفع نیاز خود به شادی است. شادی‌های دسته جمعیِ پس از انتخابات ریاست جمهوری و پس از پیروزی تیم ملی فوتبال را هم باید نمونه‌هایی از این تلاش‌ها دانست. در این میان نقش روحانیان، نخبگان، هنرمندان و سایر گروه‌های مرجع برای ایجاد و پذیرش الگوهای مناسب بسیار مهم است. شاید نمونه‌ای از این الگوی موفق در سال‌های اخیر را بتوان جشن نیمه شعبان دانست. جشنی که با وجهه‌ای دینی رنگ و بوی ملی هم به خود گرفته است و همه اقشار را به نحوی به جشنی همگانی دعوت می‌کند. جامعه‌ی ما اما به جشن‌های شبیه این جشنِ مبارک بیشتر از این نیازمند است تا در تعادل میان غم و شادی به توازن رسد.مطالب مرتبط:دوران گذارپ.ن: دو مطلب دیگر درباره شادی های جمعی ایرانیان:رفتارشناسی شادی جمعیابراز احساسات جمعی: دولتی یا غیردولتی؟
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی