در حیرت

در قرابت ایران و افغانستان

جمعه, ۱ مهر ۱۳۹۰، ۰۹:۳۵ ق.ظ
صد و پنجاه وچهار سال پیش افغانستان از ایران جدا شد. این جدایی اگر چه دو سرنوشت جدا از هم برای این دو برادر رقم زده است، اما آنها را هنوز از هم بیگانه نساخته است. در واقع افغانستان ایرانی فقیر تر و عقب مانده تر است که بخاطر جدایی از بدنه اصلی نتوانسته است تحولاتی مانند جنبش مشروطه و انقلابهای پی در پی را تجربه کند و از آنجا که با جدایی از ایران از چاههای نفت نیز دور شد، از یک طرف بجای اینکه عرصه اصلی تاخت و تاز استعمار و امپریالیسم باشد، همیشه نقش حیات خلوت را ایفا کرده که هر از گاهی به بهانه ای به آن دست درازی می کنند و از طرف دیگر نتوانسته است سرمایه لازم برای بالابردن برخورداری از  رفاه و بهره مندی از تکنولوژی را فراهم کند و دولت های مرکزی بدون داشتن تکیه گاه مالی قابل اتکا نتوانسته اند ارتش مستقل قوی ایجاد کرده و بوروکراسی و اقتدار خود را به اندازه کافی گسترش دهد . به بیان صریحتر افغانستان همان ایران است ....  صد و پنجاه وچهار سال پیش افغانستان از ایران جدا شد. این جدایی اگر چه دو سرنوشت جدا از هم برای این دو برادر رقم زده است، اما آنها را هنوز از هم بیگانه نساخته است. در واقع افغانستان ایرانی فقیر تر و عقب مانده تر است که بخاطر جدایی از بدنه اصلی نتوانسته است تحولاتی مانند جنبش مشروطه و انقلابهای پی در پی را تجربه کند و از آنجا که با جدایی از ایران از چاههای نفت نیز دور شد، از یک طرف بجای اینکه عرصه اصلی تاخت و تاز استعمار و امپریالیسم باشد، همیشه نقش حیات خلوت را ایفا کرده که هر از گاهی به بهانه ای به آن دست درازی می کنند و از طرف دیگر نتوانسته است سرمایه لازم برای بالابردن برخورداری از  رفاه و بهره مندی از تکنولوژی را فراهم کند و دولت های مرکزی بدون داشتن تکیه گاه مالی قابل اتکا نتوانسته اند ارتش مستقل قوی ایجاد کرده و بوروکراسی و اقتدار خود را به اندازه کافی گسترش دهد . به بیان صریحتر افغانستان همان ایران است با سرمایه انسانی و منابع طبیعی بسیار کمتر و مانند کودکی است که سر یک دو راهی از مادر جدا شده است و هر چه در مسیر زمان پیش می رود فاصله خود را دور تر می کند.  دو ملت که تا صد و پنجاه سال پیش دو پاره یک تن بوده اند و  پا به پای هم مسیر تاریخ را پیموده اند و صفحات آن را با یک دست ورق زده اند. این مساله در مورد کشورهایی مانند آذربایجان و ترکمنستان نیز صدق می کنند که اگر چه اختلاف قومی و نژادی یکی از عوامل اصلی دوری ملتهای ایران و افغانستان شده است، در مورد این کشورها، تفاوت زبان عامل اصلی فاصله گرفتن  ملتها بوده است. ایرانیانی که پای به افغانستان می نهند همگی چهره ای قدیمی تر از وطن را مشاهده می کنند که غبار محرومیت چهره اش را گرفته و مصیبت جنگ تمام ناشدنی با باقی ماندگان عصر جاهلیت و نوادگان خوارج آنرا از نفس انداخته است. با توجه به آنچه گفته شد می توان جمع بندی کرد که اگرحساب اقوام پشتون را جدا کنیم باید بگوییم ایران تاریخ، فرهنگ و هویت افغانستانی ها است و از میان کشورهای اطراف ایران، افغانستان تنها کشوری است که تا این حد برای ایران قابل نزدیک شدن و دوستی است.  چه می شود کرد که این فرزند، گرفتار شدیدترین شکل فقر، نزاع داخلی و بی سوادی در مقیاس جهان است. چه کنیم که مادر خود نیز از این بیماریها در رنج است و غرق در اختلافهای داخلی و نزاعهای خارجی و تحریمها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی بی پایان، سی سال است که تنها به زنده نگاه داشتم سیستم ناظم موجود فکر می کند و هنوز پس از سالها نمی تواند لحظه ای از کابوس تغییر سیستم سیاسی درآید و به جای تلاش بی وقفه برای برطرف کردن تهدیدهایی که به دست خود ایجاد کرده، به چیزهای دیگری هم فکر کند. مشکلات بی شمار افغانستان و مخصوصا مشکل مهاجرت و مشکلات مهاجران سبب ساز بی رغبتی افکر عمومی ایرانیان نسبت به افغانستان شده است. اما با توجه به مسائل ده سال گذشته، میان تاجران، صنعتگران و سیاستمداران ما، افغانستان یک فرصت بسیار بزرگ برای ایران محسوب می شود. مخصوصا که با توجه به قرابتهای ذکر شده  ایران می تواند به یکه تاز بی بدیل عرصه اقتصاد  و فرهنگ افغانستان بدل شود. مساله فرصتها و تهدیدهای افغانستان برای ایران موضوعی است که به یاری خدا در پست بعدی به آن خواهیم پرداخت.
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی