در حیرت

علامت قبولی روزه چیست؟(شهید مطهری)

سه شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۰، ۰۹:۰۰ ب.ظ
بالاخره امسال هم ماه رمضان با همه سختی و شیرینی اش تمام شد. شاید بد نباشد نگاهی به عقب بیاندازیم تا ببینیم از این ماه پربرکت چه توشه ای برگرفته ایم. مطلب زیر در همین باره است. در سایتی دیدمش و همین جا کپی اش کردم. همین جا عید فطر را هم تبریک می گویم و امیدوارم شادی عید همراه با شیرینی چشیدن طعم بندگی باشد.-------------------------قرآن در باب روزه می‏گوید: یا ایُّهَا الَّذینَ امَنوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ.اى مردم با ایمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان که براى پیشینیان شما فرض شده بود، چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذکر مى‏کند: لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ، براى اینکه در شما روح تقوا و ملکه تقوا پیدا بشود. ملکه تقوا یعنى چه؟ یعنى‏ تسلط بر نفس. تسلط بر نفس همان است که امام صادق فرمود ربوبیت (الْعُبُودیّةُ جوهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبیَّة).پس اگر ما ماه رمضانى را گذراندیم، شبهاى احیایى را گذراندیم، روزه‏ هاى متوالى را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و مى‏توانیم جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولى روزه ماست.اما اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظّ ما از ماه رمضان- آن‏طور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضى از مردم حظّشان از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است- فقط این بوده که یک ماه یک گرسنگی هایى و یک تشنگی هایى کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار مى‏خوریم تشنه و گرسنه هم نمى‏شویم ولى لااقل بدحال مى‏شویم)، یک بدحالى پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالى قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟! (آن که محصل و دانشجوست گفت من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم شد و آن که اهل کار دیگرى است گفت قدرت فلان کار من کم شد، پس روزه بد چیزى است)، این علامت قبول نشدن روزه ماست. قرآن در باب روزه می‏گوید: یا ایُّهَا الَّذینَ امَنوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ. اى مردم با ایمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان که براى پیشینیان شما فرض شده بود، چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذکر مى‏کند: لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ، براى اینکه در شما روح تقوا و ملکه تقوا پیدا بشود. ملکه تقوا یعنى چه؟ یعنى‏ تسلط بر نفس. تسلط بر نفس همان است که امام صادق فرمود ربوبیت (الْعُبُودیّةُ جوهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبیَّة). پس اگر ما ماه رمضانى را گذراندیم، شبهاى احیایى را گذراندیم، روزه‏ هاى متوالى را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس کردیم که بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و مى‏توانیم جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولى روزه ماست. اما اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظّ ما از ماه رمضان- آن‏طور که پیغمبر اکرم فرمود که بعضى از مردم حظّشان از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است- فقط این بوده که یک ماه یک گرسنگی هایى و یک تشنگی هایى کشیدیم (اغلب هم از بس که سحر و افطار مى‏خوریم تشنه و گرسنه هم نمى‏شویم ولى لااقل بدحال مى‏شویم)، یک بدحالى پیدا کردیم و در نتیجه این بدحالى قدرت ما بر کارکردن کمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم کردیم که روزه هم شد کار در دنیا؟! (آن که محصل و دانشجوست گفت من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم کم شد و آن که اهل کار دیگرى است گفت قدرت فلان کار من کم شد، پس روزه بد چیزى است)، این علامت قبول نشدن روزه ماست. درصورتى که اگر انسان در ماه رمضان، روزه گیر واقعى باشد، اگر واقعاً به خودش گرسنگى بدهد و همین‏طور که گفته شده است سه وعده غذا را تبدیل به دو وعده کند، یعنى قبلًا یک صبحانه ویک ناهار و یک شام مى‏خورد، حالا دیگر ناهار نداشته باشد، افطارش فقط به اندازه یک صبحانه مختصر باشد، بعد هم سحر نه خیلى زیاد بر معده تحمیل کند بلکه یک غذاى متعارف بخورد، بعد احساس مى‏کند که هم نیروى بدنى‏اش بر کار افزایش پیدا کرده است و هم نیروى روحى‏اش بر کار خیر و براى تسلط بر نفس. این حداقل عبادت است. ما در دو آیه‏ از آیات قرآن اینچنین مى‏خوانیم، یعنى در دو جا این آیه تکرار شده است: یا ایُّهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَعینوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ؛ اى اهل ایمان! از نماز و از صبر- که به روزه تفسیر شده است- کمک بگیرید. این تعبیر خیلى عجیب است! به ما می‏گویند از نماز استمداد کن، از روزه استمداد کن، یعنى تو نمى‏دانى که این نماز چه منبع نیرویى است! این روزه چه منبع نیرویى است! اگر به شما گفتند نماز بخوانید، شما را به یک منبع نیرو هدایت کرده‏اند و اگر گفته‏اند روزه بگیرید شما را به یک منبع نیرو هدایت کرده‏اند. براى اینکه بر نفس و روح خودتان مسلط بشوید نماز بخوانید، روزه بگیرید. الْعُبودیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبوبیَّةُ.. مرجع : مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏23، ص: 475
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی