در حیرت

۱۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۰ ثبت شده است

جریان انحرافی: غول چراغ سیاست! -قسمت دوم

يكشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۴۰ ب.ظ
- افراد جریان موسوم به انحرافی چگونه فکر و عمل می‌کنند؟عوام گرایی یعنی فهمی از مسائل که برای رسیدن به آن حاجتی به درس و کتاب و مطالعه نیست. در این صورت دیگر برای حل مسائل رقابتی میان دانشگاه و حوزه نیست. هر دو به حاشیه رانده می‌شوند و کسانی دایه دار اداره امور می‌گردند که نخوانده و ندانسته خودرا عالم دهر می دانند. از هر دری سخنی بر زبان می‌رانند و عجب آنکه مردم ساده‌دل و بی خبر سخنان و کردارشان را خوش می‌دارند. چرا که او دیگر باد غبغب درس‌خوانده‌ها را ندارد. ساده می‌پوشد و ساده می‌گوید. او می‌شود قهرمان  برای مردمی که در هزار توی لایحه و قانون و دعوای سیاست خود را فراموش‌شده می‌بینند. و همین برگ برنده‌ی اوست!در جریان فعلی ]چنین رویکردی در تمام حوزه‌ها گسترده است. یعنی در هر حوزه در پی آن است که مهم‌ترین مسائل را با همان نگاه ساده و عاری از پیچیدگی حل کند. در اقتصاد عدالت شعارش است و می ‌خواهد با توزیع مستقیم پول در میان مردم به آن برسد. در سیاست با افشاگری و نیش و کنایه رقبا را از صحنه به در می‌کند. در مدیریت رضایت اکثریت مردم از برنامه و طرح برایش مهم‌تر است و رضایتمندی بیشتر را موفقیت کارش می‌داند. سرانجام هم در فرهنگ همان راهی را در پیش می‌گیرد که به ساده‌ترین شکل ممکن تلاقی زندگی به سبک جدید و مبانی دینی را حل کند. اینچنین نتیجه‌اش در اقتصاد می‌شود سهام عدالت، در سیاست مناظره‌های تاریخی 88، در مدیریت دستورهای یک شبه و غیرکارشناسی و در فرهنگ ویژه نامه خاتون!این جریان سال‌هاست که در غیاب حصر عقلانیت و انسداد فضا در جامعه، فرصت یافته است که رشد و نمو کند و اکنون تنها مجال بروز یافته است. این را می‌شود از فیلم‌های پرفروش سینما، از کاسبی مداحان بی‌سواد و از رونق دکان دعانویسان و رمالان در میان مردم فهمید.حال باید دید حاکمان ترسان از انحراف این بار چه تدبیری برای مواجه با جریان نوظهور دارند! آیا آنقدر زیرکی دارند که بتوانند دیو جهل و نادانی را که خود از چراغ جادوی سیاست آزادش کرده‌اند دوباره در بند کنند؟
  • حیران

جریان انحرافی: غول چراغ سیاست! -قسمت اول

جمعه, ۴ شهریور ۱۳۹۰، ۱۰:۰۰ ق.ظ
این روزها اصطلاح جریان انحرافی را به کرات از بزرگان بازی سیاست در ایران می شنویم. جریانی که آهسته و بی صدا در حال پا گرفتن است و هر روز هشدارها و القاب جدیدی را به جان می خرد. اینک اما آن مقدار از افراد هدایت‌گر  جریان موسوم به انحرافی شگردها دیده ایم که بتوانیم با نگاهی کلی اجزاء مشی شان را به نظاره بنشینیم. این نوشته در دو قسمت سعی در کندو کاوی در این باره دارد. ----------------------------------------- - زمینه‌ی ظهور جریان انحرافی در میدان سیاست و حکومت ایران چه بوده است؟ بعد از دوم خرداد طیفی از اندیشه و منش در حاکمیت ظهور یافت که متفاوت از اسلاف خود بود. عقبه فکری این طیف را روشنفکران دینی و پیاده نظام آن را نخبگان و دانشجویان شکل داده بودند. اینان مسئله‌ای را برای خود طرح کرده و در پی حل یا گره گشایی از آن بودند. مسئله ای که شاید بتوان گفت چالش اصلی جامعه رو به رشد ایرانی بود: چالش میان دینداری و مدرن بودن، زیستن به سبک جدید و مومن ماندن! اینگونه بود که اندیشمندان به بحث و قلم فرسایی دست زدند و دانشجویان مبلغ آن شدند و سیاستمداران بیرون آمده از دانشگاه‌ها مجری آن. طرح چنین چالشی و شیوه حل آن اما به مذاق دینداران سنتی خوش نیامد. آنان به آن اندازه مدرن نبودند که جدال دین و دنیا برای‌شان دغدغه باشد. از طرفی مشی حاکمان کت وشلواری و مغرور از علم و فلسفه غرب را نافی آرمان‌ها و مسیر خود می‌دیدند. پس تا با تمام امکانات موجود کمر بستند به تخریب و حذف آن . آنان آسان ترین راه را برگزیدند و با بستن فضا راه را بر نشر اندیشه‌های نو و طرح چالش‌های اساسی بستند. غافل از اینکه حذف این جریان نه معنای حذف یک اندیشه بلکه حذف مسئله مطرح شده و تلاش آگاهانه برای پیگیری آن است. آنان نخبگان مغضوب خود را هدف گرفته بودند ولی عاقبت نخبگی بود که از میدان سیاست و فرهنگ رخت بر بست! جامعه اما به راه خود ادامه می‌دهد، چونان رودخانه‌ای که با برخورد به هر مانع تنها مسیرش منحرف می‌شود، اما جریانش ادامه دارد. این بار اما اقبال نه به فکر و راهی عالمانه برای حل چالش‌ها (حتی راهی برآمده از مبانی سنتی حاکمان) بلکه به سوی عوام‌گرایی بود. رقیبی که در پی تهی بودن فضا از گفتگو و در بند کردن عقلانیت ظهور کرد.  این همان پایه و اساس جریان نوظهور فعلی است.
  • حیران