ای کاش آنها جامعه شناسی میخواندند
سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۸:۳۵ ب.ظ
این متن برگرفته از یک پست حذف شده از یک وبلاگ خیلی خوبه که بنده با اندکی تغییر(که بنا به مصلحتی انجام شد) در اینجا نقل کردم:
آنها تحلیل سادهایی از شرایط
دارند و همه چیز برایشان در دو جبهه حق و باطل است، علاقهایی به درک پیچیدگیها
ندارند، از نظر آنها استکبار جهانی یک هیات از آدمهای پلید یهودی و فراماسون
هستند که هر سال یک جای مخفی جلسه میگذارند و برای سال بعد جهان را مدیریت میکنند
و هر چه شما بگویید که عرصه بینالمللی صحنه رقابت بین دولت- ملتها براساس قواعد
دیپلماتیک و منفعت طلبی است و هیچ قدرتی نمیتواند همه حرکتهای این بازی از جمله
قحطی در فلان کشور یا جنگ داخلی بهمان کشور را درست و سر موقع پیش بینی کند و جهان
را به میل خود مدیریت کند، به خرجشان نمیرود.
آنها عاشق مدینه فاضلهاند و حاضر
نیستند بشنوند که مدرنیته یک روند کلی جهانی است که نمیشود متوقفش کرد، با
سیاستگذاری سنجیده میشود آن را کند یا تسریع یا بعضی جنبههایش را تعدیل کرد اما
از اساس فرقی نمیکند و مثلا بدحجابی زنان بخشی از فرآیند گستردهتر سکولاریسم و
غربی شدن است و گیرم که دولت خاتمی این روند را کند نکرد اما مسئولش هم نیست و نمیشود
با بخشنامههای یک شبه درمانش کرد. همانطور که این چند سال برنامه گشت ارشاد کاری
نکرد.
اگر آنها جامعه شناسی سیاسی خوانده
بودند میدیدند که چطور دارند طبق الگوی کلاسیک بعد از انقلاب حرکت میکنند (نگاه
کنید به کالبد شکافی چهار انقلاب کرین برینتون)، که انقلابی بودن مدام ممکن نیست
چون خلاف ذات جامعه است که محتاج ثبات است، که حکومتهای ایدئولوژیک، ناخواسته
توتالیتر و استبدادیاند. ای کاش آنها جامعه شناسی میخواندند.
پ.ن1: متن کامل این پست را می توانید از اینجا بخوانید.
- ۹۱/۰۹/۲۱