در حیرت

ماجرای کنکورهای دکترای من

يكشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۴۸ ق.ظ
بالاخره نتایج کنکور دکتری هم آمد. در دومین تلاشم برای ورود به دوره دکتری امسال در رشته آینده پژوهی شرکت کردم. رشته‌ای که بر خلاف رشته محیط زیست ارشد ندارد و شانس قبولی کسی مثل من که زمینه‌ی مهندسی دارد در آن بالاست. امسال در کنکور رتبه سه شدم و باز هم بسیار امیدوار شدم که مهرماه دانشجو خواهم شد و فصل جدیدی از زندگی‌ام را شروع خواهم کرد. خوب حالا که نتایج آمده است خیلی صریح و رک می‌توانم بیانش کنم و بگویم که امسال هم تلاشم به نتیجه‌ای نرسید و نتوانستم در دوره دکتری وارد دانشگاه شوم. و این چنین برای بار دوم که رتبه تک رقمی در کنکور آوردم در نتایج نهایی حذف شدم.

امسال اما ماجرا پیچیده‌تر از پارسال بود. پارسال رفته بودم رشته‌ای که ارشد داشت و جایی برای منِ مهندس نبود.حق هم داشتند و من مبانی علمی آن رشته را خیلی نمی‌دانستم. البته امسال هم ظرفیت آینده‌پژوهی بسیار کم بود و کلن 5 نفر روزانه و 3 نفر شبانه می‌خواستند. فقط هم در کل کشور دو جا اعلام نیاز کرده بودند: دانشگاه بینالمللی قزوین و موسسه تحقیقات سیاست علمی کشور.

در مصاحبه موسسه تحقیقات که یکی از اساتید آنقدر به من توپید و با من بد برخورد کرد که از همان موقع دانستم نه دوست دارم آنجا قبول شوم و نه آنها من را قبول خواهند کرد. این استاد هم که بسیار پرمدعا و بی ادب بود با هر کسی که نمی‌خواست قبول شود همین کار را می‌کرد تا ذهن بقیه را به سمت کسانی که خودش مناسب می‌دانست هدایت کند. در نتیجه‌ی نهایی هم خیلی آسان به من کمتر از حد نصاب نمره مصاحبه دادند و اصلا در رتبه‌بندی نیامده بودم.

دانشگاه بین‌المللی قزوین داستان دیگری داشت. برایم همان که دانشگاهی جامع بود ارزش داشت و سعی کردم تا می‌توانم کتاب‌ها و مقالات مربوط به آیندهپژوهی را بخوانم و آماده‌تر به آنجا روم. انصافاً هم مصاحبه‌ام را خوب دادم و بسیار امیدوار بودم که نتیجه خوبی به دست آورم. نتایج که آمد با دو تضاد غیر قابل حل روبرو شدم. اول اینکه من در دانشگاه قزوین هم شبانه و هم روزانه را انتخاب کرده بودم و انتخاب شبانه را غیبت خورده بودم. دوم هم اینکه ظرفیت اعلامی سازمان سنجش سه نفر روزانه بود و در کارنامه رتبه آخرین فرد قبولی را دو زده بود. من هم در نتیجه نهایی شده بودم رتبه سه.

این روزهای اخیر همه‌اش درگیر تلفن به دانشگاه و کارشناسان و مدیران مختلفش بودم تا این دو مسئله را درک کنم. درباره اولی متوجه شدم که در فرمی که برای اعلام مشخصات نوشته بودند کادری بوده که متقاضی باید کدرشته‌های دیگری که برای مصاحبه رفته را اعلام می‌کرده تا نمره به سازمان سنجش اعلام شود. شبانه و روزانه یک رشته هم دو کد رشته متفاوت به حساب می‌‌آمده. حتی اگر برای یک رشته و تنها با یک مصاحبه باشد. من هم بی‌خبر از همه جا چون تنها یک رشته و یک مصاحبه رفته بودم آن کادر را پر نکرده بودم و نمره شبانه برای ما اعلام نشده بود. بعد هم جویای رفع تضاد دومی شدم فهمیدم نفر سوم از سهمیه ایثارگران بوده است. گویا سهمیه ایثارگران در مقطع دکترا خارج از ظرفیت اعلامی سازمان سنجش نیست و فردی با رتبه بالاتر که 80 درصد نمره آخرین فرد قبولی را داشته است به عنوان قبولی به دانشگاه معرفی شده است. یعنی به همین راحتی من که باید نفر سوم قبولی می‌شدم رد شده‌ام و آن کس که تنها سهمیه ایثارگر داشته قبول شده است.

به همین راحتی هم چند ماه تلاش و بیم و امید و برنامه‌ریزی من به هدر رفت. من خیلی آدمی نیستم که همه چیز را به شانس و قسمت ربط بدهم. ولی واقعا چقدر احتمال دارد در رشته‌ای یک نفر از این سهمیه‌ها بیاید و شرکت کند و تک رقمی شود و آخر هم در رقابت با من با رانتی که دارد دانشجو شود؟ تا کی باید ببینم آن همکاری که از مریدان و حامیان طرز تفکر رسمی حکومت است دارد بورس شده است و حتی یک کتاب علمی از رشته‌اش را درست و حسابی نخوانده است و من باید این همه بدوم تا در دوره دکتری قبول شوم؟ تا کی باید دوستان و هم‌کلاسی‌هایم را ببینم که رفته‌اند آن طرف و حالا خوشحال و راضی یا دارند فارغ‌التحصیل می‌شوند یا دارند کار می‌کنند و بیشتر از ده برابر من درآمد دارند؟

امسال هم تلاش من برای دکتری بی‌نتیجه ماند و باز برگشتم سر نقطه‌ای که پارسال بودم. و این یعنی زندگی فرسایشی و بی‌حاصلی که در گیر و دار قوانین ناعادلانه و بوروکراتیک انسان‌ها در ایران دچار هستند و همه‌ی تلاش‌ها و زحماتش به راحتی به باد می‌رود و فایده و نتیجه‌ای برایشان ندارد!

نظرات (۴)

هر شکست راهی رو به تو نشون میده که به موفقیت ختم نمیشه. میدونم سخته زحمت آدم به نتیجه نرسه ولی شاید با این شکست باید اینو یاد بگیری که راه هایی که تا حالا رفتی نباید بری و راه دیگه ای  رو امتحان کنی. این راه ها شاید دیگه جواب نمیده
پاسخ:
امیدوارم همین طور باشه که شما می گید
ممنون از نطرتون
تلخ بود..
چقد صبورى کردى
من اگه نفر سه مى شدم و قبول نمیشدم با کلیه ی مجلات و روزنامه ها مصاحبه میکردم
تا قضیه جهانی نمیشد بی خیال نمیشدم!
واقعن تاسف انگیزه
این مرز پر گهر نشده که الکی؟! فک کردی؟! :)
متاسفم و مثل همیشه : امیدوارم ناامید نشی.
پاسخ:
سلام
ممنون از لطف شما
نا امید نشدم ولی هنوز وقتی یادم می افته ناراحت میشم از تلاش های بی نتیجه

  • ܓ✿ سامره ܓ✿
  • سلام بر شما

    هربار که این متن را مرور می کنم تاسف میخورم. امیدوارم عدم دست یابی به نتیجه مطلوب شما را از تلاش مجدد برای رسیدن به هدف ناامید و دلسرد نکند.

    با آرزوی توفیق روزافزون
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی