در حیرت

وضعیت مشاوره و روانشناسی در ایران

دوشنبه, ۳ مهر ۱۳۹۱، ۰۶:۰۰ ق.ظ
یک دهه پیش اگر به کسی پیشنهاد مراجعه به روانشناس یا مشاور را میدادی، کمی ناراحت یا عصبانی می شد و میگفت مگر من دیوانه ام؟! که به روانشناس نیاز داشته باشم. امروزه اما، به دلایل بسیاری مشاوره و روانشناسی در شهرهای بزرگ به امری عادی و مورد قبول جامعه تبدیل شده است. هر چند درباره دلایل این اقبال می توان بسیار سخن گفت، اما روی دیگر سکه فضای فعالیت و اثرگذاری دانش آموختگان روانشناسی و مشاوره در ایران است. آیا به همان نسبت اقبال و تقاضای جامعه، افراد فعال در این رشته هم سعی در افزایش کارایی و بهره وری خود داشته اند؟ آیا توانمندی های عرضه کنندگان این کالا در ایران از سطح کیفی لازم برخوردار است؟ کلی ترین نگاه به یک رشته با بررسی دسته بندی آکادمیک آن ممکن است. بر همین اساس روانشناسی رشته ای علوم انسانی/تجربی است و دچار همان ضعف ها و اوصافی است که بقیه رشته های این چنینی در ایران دارند. اکثر کسانی که به اینگونه رشته ها وارد می شوند از سر ناچاری و به واسطه قبول نشدن در رشته های بالاتر است. در نتیجه با احساس سرخوردگی به تحصیلشان ادامه می دهند و هرگز انگیزه کافی برای ایده پردازی در رشته خودشان را ندارند. دوستی که پزشکی می خواند وقتی برای مشاوره به نزد یکی از همین افراد رفته بود، چقدر مورد تعریف و تمجید قرار گرفت که من هم می خواسته ام پزشکی بخوانم و آمده ام روانشناسی! نتیجه چنین امری، ورودی افرادی بی انگیزه و خروجی مشاورانی کم سواد و شاغلانی از سر ناچاری در این حوزه است. قدم بعدی در بررسی کارایی مشاوران، بررسی حوزه کسب و کار و فعالیت آنان است. در کشور ما سال هاست که پزشکی به عنوان رشته ای مهم و حساس شناخته شده است. به طوری که در آموزش و فعالیت پزشکان معیارهای دقیق و سختی مورد بررسی قرار میگیرد. اما آیا در روانشناسی که با روح و روان آدم ها سروکار دارد هم چنین سخت گیری هایی هست؟ آیا چنین دیدی به روانشناسی به عنوان رشته ای حساس و اثرگذار در میان سیاست گزاران و حتی خود مشاوران وجود دارد؟ چگونه می توان بر کار یک مشاور نظارت داشت و در صورت تبعات نامطلوب کارش او را موردبازخواست قرار داد؟ آیا نهاد و مرجعی به این منظور اختصاص داده شده است؟ در این مورد باز هم می توانم از تجربه یکی از دوستانم بگویم که برای حل مشکلی به مشاور مراجعه کرده بود و به واسطه نوع برخورد و حرف های ایشان تا دو سه ماه پس از آن افسرده بود، در حالی که مشاورش مدرک دکترا داشت و استاد دانشگاه بود. اگر به شرایط فوق، بومی نبودن مطالعات روانشناسی و نوپا بودن این رشته (نسبت به رشته ای مثل پزشکی) را هم در نظر بگیریم به نقشه روشنی از وضعیت روانشناسی در ایران می رسیم. روانشناسی درست مثل دیگر رشته های علوم انسانی با آدم ها سرو کار دارد  و این موجود آنقدر پیچیده است که نمی توان برای هر انسان در هر زمان و مکان نسخه واحدی پیچید. از همین رو اجرای پژوهش هایی برای بومی سازی رویکردهای این دانش با فرهنگ و شرایط ایرانیان ضروری است. عمر انجمن روانشناسی که به تازگی مسئولیت ساماندهی و سیاستگزاری در این حوزه را به عهده گرفته است به 18 سال هم نمی رسد. همچنین تعداد دانش آموختگان این حوزه هم بسیار کمتر از استانداردهای لازم برای ارائه خدمات مشاوره ای به جامعه است.به طوری که به گفته رئیس سازمان نظام روانشناسی، در کشور به 17 هزار مشاور نیاز است و هم اکنون فقط حدود 6 هزار مشاور دارای مجوز فعالیت هستند. به این ترتیب باید گفت روانشناسی و مشاوره در ایران با وضعیت مطلوب فاصله زیادی دارد. این فاصله هم به لحاظ کمی و هم کیفی است و علاوه بر بدبینی جامعه نسبت به مشاوران، عدم ایفای وظایف این رشته در جامعه را هم در پی دارد. به نظر می رسد پر کردن این فاصله جز با همت و تلاش متخصصان این رشته به دست نمی آید. تلاشی که هم حیطه اموزش و هم حیطه فعایت متخصصان آن را در برگیرد و آن را به تدریج به سمت و سوی مورد انتظار سوق دهد. پ.ن1: برای کسی که می خواهد به یک مشاور مراجعه کند، بهترین رویکرد پرسش از افرادی است که در این حوزه حضور دارند. یعنی جز به مشاوری که از توانایی و تخصص اش مطلع نیستید مراجعه نکنید که ممکن است به نتایج خوبی نرسید! پ.ن2: یکی از فیلم هایی که به خوبی نقش مشاور و اهمیت کارش را در زندگی افراد نشان می دهد فیلم 50/50 است.
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی