دانلود کاروان مرحوم بنان: یک ترانه نوستالژیک! +(دانلود)
شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۱، ۱۰:۴۰ ق.ظ
دیروز در میانه ی جنگل دوستی که نفس گرم و صدای مخملی داشت ترانه ای خواند از مرحوم بنان. تصنیفی که کاروان نام دارد و وقتی آدمی می شنود بی اختیار با آن همنوا می شود. متن این ترانه و آهنگ آن را برای اشتراک این حس و حال آورده ام.
کاروان
شاعر: رهی معیری
همه شب نالم چون نی
که غمی دارم ، که غمی دارم …
دل و جان بردی امّا
نشدی یارم ، یارم
با ما بودی ، بی ما رفتی …
چون بوی گل به کجا رفتی
تنها ماندم ، تنها رفتی …
چو کاروان رود ، فغانم از زمین ، بر آسمان رود
دور از یارم ، خون می بارم …
فتادم از پا به ناتوانی ، اسیر عشقم ، چنان که دانی
رهایی از غم نمی توانم ، تو چاره ای کن ، که می توانی …
گر ز دل بر آرم آهی
آتش از دلم خیزد
چون ستاره از مژگانم
اشک آتشین ریزد …
چو کاروان رود ، فغانم از زمین ، بر آسمان رود
دور از یارم ، خون می بارم …
نه حریفی تا با او غم دل گویم
نه امیدی در خاطر که تو را جویم
ای شادی جان ، سرو روان ، کز بر ما رفتی
از محفل ما ، چون دل ما ، سوی کجا رفتی …
تنها ماندم، تنها رفتی …
به کجایی غمگسار من ، فغان زار من بشنو باز آ ، باز آ
از صبا حکایتی ز روزگار من بشنو باز آ
باز آ سوی رهی
چون روشنی از دیده ما رفتی
با قافله باد صبا رفتی
تنها ماندم …
تنها رفتی …
-----------------------------------------------
دانلود تصنیف کاروان
آواز: استاد بنان
اهنگساز: مرتضی محجوبی
- ۹۱/۰۶/۲۵