در حیرت

۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است

این روزهای متروی تهران

شنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۲۴ ب.ظ
گاهی اوقات مترو خیلی شلوغ می‌شود. آنقدر شلوغ که اکسیژن به اندازه کافی به ریه‌هایت نمی‌رسد و نفس کشیدن برایت سخت می‌شود. هر بار که قطار به ایستگاهی می‌رسد، موجی از آدم‌ها به داخل می‌آیند و فضایی که در اختیار داری کمتر می‌شود و تنگی نفست بیشتر.  قبلاً که بین دولت و شهرداری بر سر تخصیص بودجه به مترو اختلاف بود، عده‌ای در این جور مواقع به دولت بدوبیراه می‌گفتند و عده‌ای دیگر شهرداری را به باد انتقاد می‌گرفتند. حالا اما دیگر صدایی از کسی بلند نمی‌شود. شاید همین عده معدود هم دانسته‌اند که تقدیرشان همین است و بلندکردن صدا جز خرد اعصاب خودشان فایده‌ای ندارد. گاهی هم در این شرایط کسی پیدا می‌شود که با راهبر قطار تماس بگیرد و از او درخواست یا سوالی کند. راهبر قطار هم اغلب یا جوابی نمی‌دهد یا جواب مودبانه و کلیشه‌ای می‌دهد و بعدش هیچ اتفاق دیگری نمی‌افتد. هر چه نباشد واگن او جداست و نه فشاری از همه جانب بر او وارد می‌آید و نه نفسش در واگن‌های پر از آدم بند می‌آید.مدتی است وقتی مترو خیلی شلوغ می‌شود، جز چهره‌های خسته و ابروهای درهم کشیده چیزی نمی‌بینم و جز صدای نفس‌های ممتد در هوای خفه و دم کرده، صدایی نمی‌شنوم. شاید همه فقط در این فکرند که تا مقصد چند ایستگاه مانده و منتظرند همین که به مقصد رسیدند راه مفری به بیرون پیدا کنند و از آنجا نجات یابند. شاید هم آنقدر در فکر جورکردن دخل و خرجشان هستند که یادشان می‌رود دور و برشان چه می‌گذرد و فقط نام ایستگاه مقصد را که می‌شنوند خود به خود و اتوماتیک به سمت در واگن روانه می‌شوند.هر چه هست مدتی است مترو بدجوری آرام است و خالی از سرزندگی و نجوای پچ پچ یا زمزمه‌ی مسافران. حالا دیگر وقتی مترو خیلی شلوغ می‌شود، نه تنها هوای گرفته‌ بلکه سکوت سنگینی هم بر فضا حاکم است و همین بیشتر آدمی را آزار می‌دهد. حالا من هم فقط تعداد ایستگاه‌های مانده به مقصد را می‌شمرم به این امید که زودتر پیاده شوم و اندکی هوای تازه‌تر به ریه‌هایم برسد.
  • حیران
یکی از کارهایی که هر رسانه ای می تواند انجام دهد، مستند سازی تاریخ و فرهنگ معاصر کشورهاست. مصاحبه هایی که با مشاهیر سیاسی و فرهنگی و افراد نقش آفرین تاریخی و فرهنگی انجام می شود و پرونده ها و تحلیلهایی که در مورد مسائل مختلف در یک رسانه ارائه می شود، همگی عامل حفظ و ثبت آنچه اتفاق افتاده می باشند. در میان رسانه های موجود قطعا بی بی سی این کار را بسیار حرفه ای تر، گستره تر، و با عمق بیشتری انجام می شود. خصوصا که بخشهای قابل توجهی از جامعه نخبگان ایرانی در خارج از کشور به سر می برند و علاوه بر اینکه ارتباطات آنها با متن جامعه دارای محدودیت است، پرداختن به آنها و نیز استخراج و ثبت نظرات و مشاهدات آنها برای رسانه های داخلی به خوبی مقدور نیست. بنابراین شاید بتوان گفت در این برهه از زمان  بی بی سی نقش بی بدیلی در مستند سازی تاریخ و فرهنگ ایران بازی می کن. در سالهای فعالیت بی بی سی فارسی این رسانه گنجینه بزرگی از مصاحبه ها و گزارشها و تحلیلها در مورد بسیاری از افراد معروف و گمنام معاصر بوجود آورده است که قطعا تاریخ نگاران آینده از آنها بی نیاز نخواهند بود. از ساعتها مصاحبه با شجریان و دکتر سروش و بنی صدر مخلوع گرفته تا مصاحبه های تخصصی با فلان عضو کومله کردستان و یا فلان عضو جند الله. مستند سازی مسائلی که نسخه اش در هیچ قوطی عطاری یافت نمی شود. البته  نمی توان انکار کرد که هرکسی هرآنچه را که خود می بیند و برداشت می کند ثبت می کند و در بسیاری مسائل(مخصوصا مسائل سیاسی) برداشت کارشناسان و خبرنگاران این شبکه برداشتهایی مخصوص به خود است و در بسیاری موارد در مصاحبه ها موضوع کاملا جهت دار با درست شمردن پیش فرضهای عالم غرب نسبت به مساله انجام می شود. شاید این هم جزوی از همان اصل باشد که "تاریخ را فاتحان می نویسند"، با این تفاوت که باید گفت که "تاریخ را صاحبان علم و امکانات بیشترمی نویسند".
  • حیران
در گذشته اگر مشکلی شخصی برای کسی پیش می‌آمد، به سراغ بزرگترهای فامیل می‌رفت تا با مشورت با آنها راه حل مشکلاتش را پیدا کند. نهایتاً اگر مشکلش بغرنج و پیچیده بود روحانی یا شیخ محله که آدم وارسته و دنیا دیده‌ای بود می‌توانست گره از کارش باز کند و با توصیه‌ها و حرف‌هایش راه و چاه را نشان دهد. امروزه اما آنقدر مشکلات زندگی مدرن و شهری پیچیده است و متنوع که به سادگی نمی‌توان با مراجعه به بزرگتر قوم و خویش یا محله از بابت مشکل آسوده خاطر شد و راهنمایی‌های کارگشایی گرفت.  به همین دلیل است که در دنیای ما علم روانشناسی روز به روز گسترش می‌یابد و آدم‌های بیشتری در شهرها به سراغ این صنف می‌روند تا زندگی بهتر و با کیفیت‌تری را تجربه کنند. برای کسی که قصد مراجعه به یک روانشناس یا مشاور را داشته باشد اولین و مهم‌ترین سوال پیش‌رو این است که سراغ چه کسی باید بروم؟ مطمئناً اگر برای راهنمایی یا حل یک مشکل به مشاور ماهر و توانایی مراجعه نشود، نه تنها هزینه بلکه زمان و انرژی زیادی از فرد به هدر می‌رود و این در شرایط اضطراری اهمیت بیشتری می‌یابد. چنانچه یکی از دوستانم برای مشاوره ازدواج اقدام کرده بود و حرف‌ها و گفته‌های مشاور باعث شده بود تا مدت‌ها پس از آن افسرده باشد و از جریان عادی زندگی‌اش عقب بیفتد. بنابراین به جاست قبل از مراجعه به یک مشاور یا روانشناس کمی دقت نظر به خرج داد و با بررسی بعضی پارامترهای کلی به سراغ فرد مناسبی رفت و نتایج مثبت و سازنده‌ای را از فرآیند مشاوره به دست آورد. من چه مشکلی دارم؟اولین پارامتر تعیین کننده برای انتخاب مشاور، نوع مشکلی است که با آن مواجه‌ایم. اگر فردی احساس کند نیاز به مشاور دارد و با اختیار خودش به سراغ مشاور برود حتماً آنقدر اگاهی و هوشیاری دارد که نوع مشکلش را تشخیص دهد. منظور از تشخیص نوع مشکل، موضوع و صورت مسئله‌ی آن است. به این معنی که چه چیز/چیزهایی در زندگی فرد اختلال ایجاد کرده است و فرد با چه مشکلاتی رودررو است و در آن‌ها نیاز به کمک و راهنمایی دارد.  این مسائل می‌تواند مشکلات ارتباطی با همکاران یا اعضای خانواده، وسواس، اختلالات خواب،  نحوه تربیت و برخورد با فرزند، رویارویی با یک مصیبت و اتفاق ناگوار و ... باشد.پس از تعیین حدود موضوع باید سراغ کسی رفت که در مسائل مرتبط دارای تجربه یا احیاناً تخصص باشد. معمولاً رواشناسان بالینی از پس راهنمایی درباره بسیاری از  اختلالت فردی بر می‌آیند، اما هر فرد بنا به سابقه کاری و علاقه حرفه‌ای تمرکز بیشتری بر یک سری از مسائل داشته و در نتیجه در آن موضوعات از تبحر و تجربه بیشتری برخوردار است. من با چه کسانی راحت‌ترم؟ در فرآیند مشاوره قرار است رابطه صمیمانه‌ای بین مراجع/بیمار و مشاور برقرار شود. پس درست همانطور که در دنیای واقعی و محیط زندگی، بعضی افراد را برای برقراری رابطه صمیمی مناسب‌تر می‌دانید باید مشاوری انتخاب کنید که با او احساس نزدیکی و راحتی داشته باشید. به عبارت دیگر بار اولی که با مشاور روبرو می‌شوید، نباید از نوع ظاهر، برخورد و رفتار او احساس منفی به شما دست بدهد. به این ترتیب است که می‌توانید درد و دل‌ها و حرف‌هایتان را آسان‌تر با او در میان بگذارید و نگران نباشید که درک نمی‌شوید.بر همین اساس اگر آدم مذهبی هستید و با افراد مذهبی راحت‌تر هستید، بهتر است بروید سراغ یک مشاور که خودش هم مذهبی باشد. یا اگر دختر خانمی هستید که با زن‌ها صمیمانه‌تر دردودل می‌کنید یک مشاور خانم را انتخاب کنید. دقت به چنینی پارامتری در انتخاب مشاور می‌تواند تأثیر مهمی در پذیرش مشاور از سوی شما و بالتبع اثرگذاری بیشتر راهکارها و درمان‌های پیشنهادی از سوی او داشته باشد. علاوه بر آن نوع دیدگاه شخصی مشاور هم می‌تواند بر روی جنبه‌های دیگر زندگی شما تأثیر منفی داشته باشد. یکی از دوستانم که آدم مذهبی بود وقتی برای مشاوره به سراغ رواشناسی غیر مذهبی رفته بود آنچنان تحت تأثیر پیش داوری‌ها و توجیهات او قرار گرفته بود که پس از آن هر عمل مذهبی که انجام میداد برایش دلیلی ناخودآگاه می تراشید و این بیشتر آزارش می‌داد تا مشکل اصلی خودش. من چه نوع رویکردی را بیشتر می‌پسندم؟ در روانشناسی برای مشاوره و درمان رویکردهای متنوعی وجود دارد. روانکاوی، رفتاری-شناختی، گروه درمانی و انسانگرایی از جمله‌ی این رویکردها هستند.(برای توضیح مختصر مربوط به هر کدام از این رویکردها به لینک داده شده مراجعه کنید، علاوه بر اینها رویکردهای دیگری هم وجود دارند که در اینجا ذکر نشده اند.)با وجود اینکه انتخاب میان این رویکردها نیاز به اطلاعات عمومی از اهداف و روش‌های هر یک دارد، می‌توان بر اساس سوابق و پرس و جو از خود مشاور از نوع رویکرد او آگاهی یافت و نسبتش با روحیه و مشکل خود را سنجید. در انتخاب نوع رویکرد درمانی/مشاوره‌ای علاوه بر تشخیص مشاور باورمندی مراجع به مبانی تئوری و روش‌های عملی درمان هم بسیار مهم است. درمانشناختی از نوع درمان‌های پزشکی نیستند که نسبت به خواسته‌ها و اراده افراد خنثی و مستقل باشند و اثر خود را باقی گذارند. در جریان مشاوره فرد باید شرکتی فعال و علاقه‌مند داشته باشد و در رابطه‌ای متقابل با مشاور/درمانگر مشکلات و مسائل مورد نظر را حل کنند. بتابراین باورمندی مراجع به رویکرد مورد استفاده در نتایج مشاوره پارامتر تعیین کننده‌ای است. پیداکردن مشاور مناسب پس از بیان 3 پارامتر تعیین‌کننده و مهم در انتخاب مشاور باز هم به سراغ عنوان این نوشته می‌رویم: چگونه یک مشاور خوب پیدا کنم؟ متاسفانه در ایران سیستم یکپارچه و جامعی برای رتبه‌بندی و معرفی مشاوران و روان درمانگران و همچنین هدایت افراد به سمت درمان و مشاوره وجود ندارد. شاید بعد از پاسخ به سوالات فوق، بهترین راه برای پیداکردن مشاور پرس و جو از کسانی است که در فضای روانشناسی هستند. یعنی یک استاد، دانشجو یا دانش‌آموخته روانشناسی که بتواند متناسب با مسائل و روحیات شما فرد خاصی را معرفی کند. اگر دسترسی به چنین فردی ندارید، می‌توانید از صاحبان وبلاگ‌های روانشناسی که اکثرشان دانشجو یا دانش آموخته این رشته‌اند کمک بگیرید. یا اینکه نهایتاً به نزدکترین دفتر مشاوره در محله‌تان بروید و در همان جلسه اول توانایی‌ها، روحیه و رویکرد او را نسبت به مشکلات و مسائل خودتان ارزیابی کنید.مهمترین نکته‌ در مراجعه به روانشناس/مشاور این است که راهنمایی و درمان رابطه‌ای یک سویه و از بالا به پائین نیست. شما باید بتوانید راحت حرف‌هایتان را بزنید و حرف‌های او را بشنوید و با اطمینان به کارگیرید. پس اگر پس از مدتی چنین فضایی بین مشاور و شما به وجود نیامد سعی کنید با آگاهی و دقت بیشتری فرد دیگری را پیدا کنید. باید دانست که مشاور با روح و روان شما سروکار دارد و روان انسان بسیار پیچیده است. پس سعی کنید روح و روان‌تان را در اختیار کسی قرار دهید که از حداقل‌های مورد نظر شما برخوردار باشد و بتوانید به او و قابلیت‌هایش اعتماد کنید. ------------------------------------------------- مطالب مرتبط: وضعیت مشاوره و روانشناسی در ایران لینک های مرتبط: سازمان نظام روانشناسی انجمن روانشناسی ایران
  • حیران

گداپروری دینی

شنبه, ۴ آذر ۱۳۹۱، ۰۹:۳۵ ق.ظ
سلطانی بر مسندی نشسته. فردی دارای کرامات و همینطور دارای توشه عظیم علم و تقوی. فردی که می تواند بیماری را با اشاره ای درمان کند و مشکلی رو با دعایی گره گشایی  و در کل دری از درهای خدا برای اجابت بندگان است. در عین حال آشنا به انسان، به اجتماع و قدرت پاسخگویی به مشکلات غامض اجتماعی است. اگر چه در این درگاه برای مردم ساده دل باز است که در موقع نیاز عطایی دریافت کنند و مریضی شفا دهند و با دلی پر ایمان از این درگاه بازگردد، اما آیا اساسا شان این بارگاه و این سلطان این است که تنها گدا پروری کند؟ آیا آنها که به راههای آسمانها آشنا ترند و توانایی راز گشودن از اسرار و سنن الهی و همینطور پیچیدگی های اجتماع و انسان دارند، نشسته اند تا من تحصیلکرده روشنفکر کاسه گدایی دستم بگیرم و برای پاس شدن چکها و شفای مریضان و.... بر سر و سینه ام بزنم چرا که "هر کس بگرید، یا بگریاند یا خود را به گریه بزند" نمی دانم چه چیزی بر وی چطور می شود؟ چه بد عاقبت است جامعه ای که به درهای رحمت الهی آویخته باشد و به دریای علم آگاهان به سنتهای خداوندی آشنایی پیدا کرده باشد، اما رفتارش مانند کودکی باشد که پشت یک ابر کامپیوتر نشسته باشد و تنها می تواند با آن گیم بازی کند  و هنرش این باشد که سال به سال با استفاده از دستاوردهای تکنولوژیک دیگران گیم مدل بالاتر و خوش رنگ و لعاب تر با جنبه های سه بعدی و گرافیکی بهتری را بازی کند.
  • حیران