در حیرت

درسهای انتخابات 92

يكشنبه, ۹ تیر ۱۳۹۲، ۰۹:۳۵ ق.ظ
قبل از مطالعه این مطلب این پستها توصیه می شوند: هر انتخابات: یک قدم به سمت توسعه سیاسی درباره انتخاباتما و سرنوشت ملی-درسهای انتخابات در مجموع در این انتخابات آموختیم که خودمان باید سرنوشتمان را آن هم از طریق صندوق رای رقم بزنیم تا شرایطمان تغییر کن و اثبات شد که تک تک رای ها مهم اند و نباید از آنها گذشت. این انتخابات حلقه آخر از تجربه یک سیکل سیاسی بود. یک مشارکت بزرگ دوم خرداد را رقم زد، پس از آن به آن سرعتی که مورد نظر بود تحولات ساختاری رخ نداد و در نتیجه در مجموعه ای از عدم مشارکت ها نتیجه تحریم انتخابات(شورای دوم و مجلس هفتم)،نتیجه حضور پراکنده و غیر متشکل در انتخابات(سال 84) و نتیجه  مشارکت محدود مردم(مجلس هشتم) را مشاهده کردیم. این زنجیره با حلقه انتخابات 88 ادامه یافت. مشارکت گستره ای که کافی نبود. این حلقه چنانچه در پاراگراف بعد توضیح داده میشود بیشتر از اینکه برای ما یادگیری داشته باشد برای حاکمیت یادگیری داشت. از آن سو جناح حاکم نیز یک سیکل همزمانی را تجربه کرد. مجموعه ای شامل انواع رای آوردن های طبیعی، سو استفاده ها، دخالت ها، استفاده از حربه نظارت استصوابی و تخلفات گسترده. این تجارب رای آوری زوری ختم به شر شد با انتخابات 88. چرا که جناح مقابل و هوادارانش بدلیل طیف گسترده و پر دامنه تخلفات و سو استفاده های حکومتی، دیگر به نتیجه انتخابات تمکین نکردند. این مساله به هشت ماه پر آشوب، ضرر و زیان هنگفت به اقتصاد ملی، "ریختن آبروی نظام در دنیا" و وارد شدن ضربه کاری به اعتماد مردم به نظام  منتج شد. پس از آن در پی بلوای 88 آثار ضعف دولت عزیز کرده هویدا شد و ستونهای اقتصاد و سیاست کشور شروع به لرزیدن کرد. ترکهای ظاهر شده بر پیکره سیستم سیاسی که همیشه با جنجال آفرینی رئیس جمهور همراه بود به همگان ثابت کرد که که اقدامات این سالها  ممکن است نتایجی به مراتب فاجعه بارتر از آنچه که تصور می کنند در پی داشته باشد. فجایعی که ممکن است حیات کشور را به خطر بیاندازد. در مجموع به نظر بنده در دو هشت سال اخیر، فضای ایجاد شده در جامعه و عالم سیاست در ایران و تلاشها برای رسیدن به وضعیتی بهتر از سوی همه طیفها و اقشار، با همه انتقادات و هزینه هایی که بر این دوران مترتب بوده است، منجر به این شد که مجموعه جامعه ایران شامل مردم و سیاسیون امروز در سطحی بالاتر از بلوغ  و رفتار بالغانه سیاسی برسیم. در این سالها اصلاح طلبان آموختند که اگر می خواهند وطنی بماند و اگر می خواهند ایران آنگونه شود که آنها می خواهند، باید در صحنه حاضر باشند و اندک، اندک و در حد وسع مرزهای توسعه کشور را از جنبه های مختلف پیش برد. آموختند که سازشهای خاتمی نه از سر جبن که بخاطر شناخت درست وی از شرایط است و آموختند که  تز و منش و اصول اساسی که همواره در شخص خاتمی متجلی شده است در این برهه از تاریخ می تواند شرایط را به سمت بهبود تغییر دهد. آموختند که برای تغییر شرایط لازم است که با عقیده مخالف زندگی مسالمت آمیز داشت. از آن سو این دوره حاوی درسهای بزرگ و ارزشمندی برای جریان اصولگرایی کشور بوده است که سبب خواهد شد که دیگر دورانی مانند دوران احمدی نژاد تکرار نشود. جمع بندی: به نظر نگارنده این انتخابات در حقیقت امتحان ثلث سوم درس مردم سالاری برای جامعه ایران بود که در آن قبول شدیم و از آن پس به کلاس بالاتر خواهیم رفت. بطور خلاصه درسهایی که در این انتخابات آموختیم را شاید بتوان اینگونه  بیان کرد: اول: اگر خودمان کاری نکنیم خداوند هم سرنوشتمان را تغییر نخواهد داد. دوم: راه تغییر سرنوشت در شرایط فعلی صندوق آراست. حتی اگر هزار حرف و حدیث و شک و شبهه به همراه دشته باشد. سوم: حضور تک تک افراد پای صنوق رای مهم است. مهمتر از شمارش آرا مسئولیت پذیری در مقابل سرنوشت ملی و مشارکت در آن است. چهارم: پس از این انتخابات همه عاقل تر و بالغ تر شدیم. از رئوس مملکت گرفته تا رای دهندگانی مانند خود ما آموختیم که از افراط و تفریط خودداری کنیم و از تندروی ها و کم کاری ها بپرهیزیم. پنجم: مشی و مرامی که امروز جواب می دهد، آن اصولی است که سید خندان اصلاحات از ابتدا به آن پایبند بود. "صبر، مدارا، خویشتنداری، میانه روی و پشتکار برای ایجاد اصلاح تدریجی".
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی