در حیرت

دو سالگی "در حیرت"

شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۱۹ ق.ظ
امروز، هفتم اردیبهشت، روزی است که دو سال پیش اولین پست "در حیرت" را نوشتم. اگر بخواهم به زبان آدمیان بگویم امروز روز تولد "در حیرت" است. تولد دو سالگی اش. آن زمان ها دو عامل باعث شد به وبلاگ نویسی روی آورم. اول اینکه، بعضی اوقات موضوعی توجه ام را جلب می کرد و در اینترنت درباره اش به دنبال تحلیل یا مطلبی می گشتم. چیزی پیدا نمی کردم و پیش خود فکر میکردم: چرا کسی به این موضوع توجهی نشان نداده است و  از زاویه دیگری به آن ننگریسته است؟ بعد فکر میکردم کاش خودم چیزکی در این باره می نوشتم و به فضای وب فارسی محتوایی جدید اضافه می کردم. دوم اینکه، دائماٌ به خود می گفتم باید کاری کرد و نباید نسبت به وقایع جاری بی تفاوت بود. دو سال از اتفاقات سال 88 گذشته بود و دوستان و اطرافیان خود را که در آن دوران در اوج هیجان و فعالیت بودند منفعل و ناامید می دیدم. نمی خواستم من هم در آن فضا بمانم. حس میکردم باید قدمی، هر چند کوچک، در جهت حفظ و اشاعه فکر و عقیده ام بردارم. مجموع این دو عامل برایم انگیزه ای شد تا "در حیرت" را راه بیندازم. مدتی که گذشت، دوستم کوچه گرد هم همراهم شد تا بر اساس همین دو هدف وبلاگ را پیش ببریم. حالا پس از دو سال "در حیرت" نزدیک به 270 پست دارد. پست هایی که تقریباً تمام شان، خوب یا بد، زاییده فکر و قلم نویسندگان وبلاگ است و همین ارزش این وبلاگ را برایم دو چندان می کند. پست های "در حیرت" برآمده از دغدغه ها و علائق نویسندگان آن است. دغدغه هایی مثل ازدواج، مسائل اجتماعی و آنچه در میدان سیاست رخ می دهد. همچنین علاقه مندی هایی چون رسانه، سینما ، موسیقی و روانشناسی. به این ترتیب "در حیرت"، فراتر از جایی برای نوشتن، نموداری از دنیای ذهنی و فکری نویسندگان آن است. دنیای که مثل دنیای بقیه آدم ها پر از شادی، غم، ایده های ناب و فکرهای بچگانه است. اینک پس از دو سال، برای من هم "در حیرت" چیزی بیشتر از یک وبلاگ شده است. حالا می توانم درباره موضوعاتی که فکر میکنم یک سابقه برای خودم داشته باشم. می توانم گاهی نظرم درباره موضوعی را به پست های وبلاگم ارجاع دهم. می توانم ، با نگاه به گذشته، سیر فکر و حس و حال و روزم را درطول زمان دریابم. حالا "در حیرت" برایم شده جزئی از زندگی فکری ام. جزئی از هویتی که برای خودم قائلم. چنانچه اگر بخواهم خود را معرفی کنم می توانم از جایی یا گوشه ای از دنیای مجازی نام ببرم که در آن حضور دارم و نفس میکشم. فعالانه می نویسم و فکر و نظرم را رواج می دهم. در این مدت خوانندگان خوبی هم پیدا کرده ام. کسانی که با بعضی هایشان جز به واسطه وبلاگ نمی توانستم آشنا شوم. خوانندگانی که تک تک شان مهمانان وبلاگ هستند و حضورشان گرامی است. چه نظر بدهند چه نه. چه موافق باشند، چه مخالف. حتی آنانی که مخالف هستند را عزیزتر میدارم تا نکند فکر کنند فکر و عقیده و ایده متفاوتشان می تواند از شأن و احترمشان بکاهد. تا بیایند و با نظرهایشان من و شاید بقیه خوانندگان را آگاه تر کنند . به خطای خودشان یا پایداری بیشتر بر عقیده شان. امروز هفتم اردی بهشت است و باید سال سوم نوشتن در این وبلاگ را آغاز کنم. امیدوارم در این آغاز هم جز حیرتی از آنچه می بینم و می شنوم نداشته باشم و همچنان در جستجو باشم برای پرسیدن و دانستن بیشتر. تا جایی که روزی بیایم و صادقانه و با صراحت حرف همان حکیم یونانی را بگویم که تنها چیزی که دانسته ام این بوده است که هیچ چیز نمی دانم.
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی