در حیرت

توجه: این یادداشت ممکن است همه یا قسمتی از داستان فیلم را برملا کند.فیلم‌های کمی هستند که بتوانند نزدیک به دو ساعت تماشاگر را روبروی پرده‌ی نقره‌ای میخکوب کنند و به همان نسبت که جذابند، او را به فکر وادارند. چنین فیلم‌هایی ترکیبی از خلاقیت و تفکرند و از همین رو کمیاب‌اند. "زندگی پای" فیلمی از این دسته است. به همین دلیل، هم می‌توان از دیدنش لذت برد و هم ساعت‌ها درباره‌اش فکر کرد و گفت و شنید."زندگی پای" درباره‌ی نجات عجیب پسری به نام "پای" از روزها سرگردانی در اقیانوس است. پسری که نامش گرفته شده از عددی در ریاضیات است، در یک باغ وحش در هند بزرگ شده و از همان کودکی روحیه‌ای خاص در برخورد با انسان‌ها و موجودات دیگر دارد. او که با یک کشتی به همراه خانواده‌اش در راه کانادا است با یک طوفان پیش بینی‌نشده و سهمگین در میانه‌ی اقیانوس گرفتار می‌شود و راهی جز تلاش برای زنده ماندن ندارد.  او در این سفر طولانی همسفری غیر عادی هم دارد: یکی از درنده‌ترین حیوانات طبیعت، یک ببر بنگال. مجموع این شرایط ماجراها و موقعیت‌هایی را سبب می‌شود که جذاب است و بیننده را تا انتها همراه خود می‌کشاند.فراتر از این داستان پرکشش، تلاش فیلم برای گفتن حرف‌هایی اساسی و مهم است. زندگی پسری که در این فیلم در اقیانوس گرفتار می‌شود، نمونه‌ای از نوع زندگی انسان مدرن است. او در کودکی یاد می‌گیرد فقط آنچه را می‌بیند باور کند و آنچه را می‌شنود حقیقت بپندارد. از همین رو، در نگاهش معجزه امری غیر واقع است. به او توصیه می‌شود علم را راهنمای زندگی خود قرار دهد و آن را جانشین ایمان در مذهب کند. برای او از روزی که پدرش نگاه یک ببر وحشی را عاری از هر گونه حسی دانست طبیعت به چیزی خشک و بی‌روح تبدیل می‌شود که باید تحت تسلط و سیطره‌ی آدمی درآید.اما گرفتاری "پای" در دل طبیعت بکر و بی‌رحم ، او را وامی‌دارد بدون تکنولوژی و تنها با اتکاء به خود، توانایی‌ها و ضعف‌هایش با طبیعت کنار آید و راه خود را در اقیانوس بی‌کران پیدا کند. از همین زاویه است که فیلم ارتباط سه رکن هستی یعنی انسان، طبیعت و خداوند را روایت می‌کند.شاید اگر کس دیگری به جز پای بود، در همان روزهای اول ببرِ همراه خود را می‌کشت یا در این جدال کشته می‌شد. "پای" اما، به واسطه‌ی نوع نگاه آشتی جویانه‌اش در برخورد با حیوانات، سعی می‌کند با ببر وحشی کنار بیاید و او را در سفر طولانی‌اش تحمل کند. نگاهی که متاثر از  تعالیم آئین هندو درباره‌ی تقدّسِ طبیعت و احترام به آن است. این چنین، به تدریج همان ببر درنده باعث هوشیاری او و معنایی برای زندگی‌اش می‌شود. او در سفر اودیسه‌وارش، یاد می‌گیرد طبیعت آنقدر سخاوتمند است که او را تنها نمی‌گذارد و به اندازه نیازش قوت روزانه او را تأمین کند. تنها باید با آن کنار بیاید و به همان اندازه‌ای که سهمش هست قناعت کند. آموزه‌ای که سال‌هاست بشر در رابطه‌ی خود با طبیعت فراموش کرده است.داستان نجات "پای"، پس از روزها سرگردانی در اقیانوس، حکایتی است از رستگاری او. رستگاری که حاصل آشتی و پیوند او با طبیعت و خالق آن است. از همین روست که او در اوج طوفان‌های اقیانوسی تششع نوری را معجزه می‌بیند و شبیه یک عارف هندو، مسیحی یا مسلمان بلند بلند با خدای خود حرف می‌زند، او را می‌خواند و به او شکایت می‌کند. آنچه "پای" پس از سختی‌های سفر به آن دست می‌یابد یک تجربه‌‌ی دینی عمیق از شهود قدرت و رحمت خداوند است. حضوری که در نگاه افسون‌زده‌ی بشر امروزی و زندگی عاری از ایمان او جایی ندارد."زندگی پای" فیلمی است برای یادآوری چنین آموزه‌ها و مفاهیمی به انسان مدرن. مفاهیمی که بشر امروزی بیش از همیشه به آن محتاج است. فیلم آنقدر حرف برای گفتن دارد که دریچه‌ای جدید در برابر بینندگانش باز کند. چنانچه شاید، پس از تماشای آن، دیگر در طوفان‌های زندگی شکایت نکنند و در میانه‌ی سخت‌ترین امواج زندگی تلؤتلؤ یک امید را نشانه‌ای از ردپای خداوند ببینند. یا شاید به طبیعت نوع دیگری نگاه کنند و وقتی با آن مواجه می‌شوند فروتنانه آن را ارج نهند و قدر زیبایی‌ها و بخشندگی‌هایش را بدانند.
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی