ذهن مهندسی در علوم انسانی
سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۱، ۰۲:۴۳ ب.ظ
در سالهای اخیر تعداد قابل توجهی از فارغ التحصیلان رشتههای مهندسی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر وارد رشتههای علوم انسانی شدهاند. چنین روندی موافقان و مخالفانی دارد که هر کدام به نحوی به موضوع نگاه میکنند. دوست عزیزم، آقای محمد رضا اسدی، در وبلاگ خود مطلبی منتشر کرده اند که در آن پیامد ورود مهندسان به علوم انسانی را غلبه ی نگاه کمی، شیء گرا و سلطه گر آنان در موضوعات پیچیده انسانی دانسته اند. مطلب کوتاه زیر نگاه دیگری به این موضوع است.
------------------------------
یکی از اهداف اصلی آموزش و پرورش مدرن، از دورهی ابتدایی تا دبیرستان، آموزش مهارت تفکر انتقادی به دانشآموزان است. تفکر انتقادی به نوعی تفکر هدفمند، ساختاریافته و عاری از خطا گفته میشود که از طریق آن میتوان از مقدمات درست به نتایج صحیح رسید. تفکر انتقادی مهارتی فراتر از منطق است و ذهن فرد را برای مواجهه با مدعیان حقیقت آماده میکند و در عین حال به او این توانایی را میبخشد که به طریقی درست استدلال کند و سره را از ناسره تشخیص دهد.
متاسفانه، چنین مهارتی در آموزش و پرورش ایران آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. هر چند در دههی اخیر، در تغییر کتب درسی، رویکرد انتقادی به دانش مد نظر قرار گرفته اما برای نهادینه شدن آن در آموزش و پرورش سالها زمان نیاز است. در این میان اما، در دروسی مثل ریاضیات وهندسه چون با اثبات و استدلال سرو کار دارند به تدریج مهارت تفکر انتقادی به دانش آموزان منتقل میشود و ذهن آنان را برای تحلیل و تفکر نظام بند آماده میکند. همین نقطهی قوت ورود فارغ التحصیلان مهندسی به علوم انسانی است.کسانی که سالها در دبیرستان و دانشگاه حل مسئله کردهاند، ذهنی آماده برای ورود به حوزههای دیگر دارند. آنان نوع درستِ تفکر و استنتاج را آموختهاند و برای همین با دانستن مقدمات علوم دیگر میتوانند راه خود را پیدا کنند. از این زاویه ورود مهندسان به علوم انسانی نه تنها هراسانگیز یا اشتباه نیست، بلکه به دلیل توانایی ذهنی آنان میتواند موجب شکوفایی علوم انسانی و بیرون آمدن آن از فضای تقلید و تکرار شود.
- ۹۱/۱۲/۱۵