در حیرت

پائیز، دلتنگی و من!

جمعه, ۶ آبان ۱۳۹۰، ۰۴:۲۳ ب.ظ
شعر زیر را در آلبوم رسوای زمانه علیرضا قربانی شنیده ام و عجیب حال و هوایم این روزهای من است! غمگین چو پاییزم ، از من بگذر شعری غم انگیزم ، از من بگذر سر تا به پا عشقم ، دردم ، سوزم بگذشته در آتش، شب چون روزم بگذار ای بی خبر بسوزم چون شمعی تا سحر بسوزم دیگر ای مَه ! به حال خسته بگذارمبگذر و با دلی شکسته بگذارم بگذر از من تا به سوز دل بسوزم در غم این عشق بی حاصل بسوزم بگذر تا در شرار من نسوزی بی پروا در کنار من نسوزی همچون شمعی به تیره شبها می دانی عشق ما ثمر ندارد غیر از غم حاصلی دگر نداردبگذر زین قصۀ غم افزا               از : تورج نگهبان
  • حیران

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی